در شمارۀ دوم ایوان و در نوشتۀ دیدار رخ‌سارِ جستار» کمی در مورد جستار حرف زدم و تعریف‌های زیر را از صفحۀ آخر کتاب‌های مجموعۀ جستار روایی نشر اطراف آوردم؛ تعریف‌هایی که به خوبی تفاوت مقاله و جستار و جستار روایی را مشخص می‌کند.

 

 

از همان بار نخست که کتاب فقط روزهایی که می‌نویسم را ورق زدم و کلمات بالا را خواندم، جرقه‌ای در ذهن‌م زد برای نوشتنِ یک جستار روایی علمی. نمی‌دانم این اسم قبلن وجود داشته یا نه، اما چیز خاصی هم نیست، همان جستار روایی است که موضوع‌ش یک مسئلۀ علمی است. اواخر تابستان بود که موقعیت‌ش پیش آمد تا چنین متنی را برای شباهنگ (نشریۀ گروه نجوم دانش‌کدۀ فیزیک‌مان) بنویسم. اولِ کار در نظرم بود که حجم نوشته‌ام حدودن دو برابرِ مقدار فعلی بشود، اما اگر می‌خواستم تا این حد پیش ببرم‌ش، خیلی تخصصی می‌شد و دیگر نمی‌شد اسم جستار روایی علمی روی‌ش گذاشت و آن را مناسب برای مخاطبِ [تقریبن] عام دانست. این شد که به جای 3000 کلمه‌ای که در ذهن‌م بود، به همین 1600 کلمه‌ای که پیشِ روی شماست راضی شدم. 

همگی بعضی از ثوابت بنیادی طبیعت را می‌شناسیم. عددهایی که در جاهای مختلف فیزیک با نمادهایی جالب نمایان می‌شوند؛ مثلِ سرعت نور c، ثابت جهانی گرانش G و ثابت پلانک h که هرکدام مقدار عددی خاص خود را دارند. اگر بخواهم خلاصه بگویم، سعی کرده‌ام در این نوشته با مورد آخر -یعنی ثابت آقای پلانک!- کمی بازی کنم. سوال اصلی این است که اگر این ثوابت به‌جای مقدار فعلی‌شان، مقدار دیگری داشتند چه بلایِ قابل ملاحظه‌ای بر سر دنیایمان می‌آمد؟! مثلن چه می‌شد اگر سرعت نور به‌جایِ 300000 [کیلومتر بر ثانیه] برابر 600000 [کیلومتر بر ثانیه] بود؟! از نظر من که سوال جالبی است و جای فکر بسیاری دارد. اگر مشتاق‌ید که با زبانی ساده کمی بیش‌تر در مورد این وضوع بدانید، احتمالن خواندنِ این نوشته کمک خوبی به‌تان می‌کند. (-:

 

 ثابتی در تبعیدِ ابدی - 1.0 مگابایت

 شمارۀ سیزدهم نشریۀ شباهنگ - 11.7 مگابایت

 


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها